جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت


 
  • پیام به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر»
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»

  • -->

    تاریخ و سیره / مظهر حق / فصل سوم: اميرالمومنين عليه السلام از ديدگاه روايات
    حديث منزلت

    روایت سوّم از روایات متواتر میان شیعه و سنی است و به «حدیث منزلت» مشهور است.

    داستان این روایت از این قرار است که پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» خبردار شدند که روم که یکی از دو ابر قدرت آن زمان بود، آماده‌ي جنگ با مسلمانان است. از طرف دیگر از طریق وحی خبردار شدند که منافقین قصد دارند در غیاب آن حضرت، در مدینه عليه حکومت اسلامي دست به کودتا بزنند؛ لذا برای مقابله با این توطئه‌ي منافقین، امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» را که در تمامی جنگ‌ها حضور فعال داشت و از فرماندهان سپاه اسلام بود، به جای خود در مدینه گذاشتند. منافقین هم که می‌دانستند با حضور امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» در مدينه به مقصود خود نمی‌رسند، شروع به شایعه پراکنی کردند. می‌گفتند: حتماً کدورتی میان پیامبر و علی هست که او را در این جنگ همراه خود نمی‌برد. پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» وقتی از این شایعه خبردار شدند، خیال همه را با این سخن راحت کردند. البته این سخن را در مواقع دیگر هم فرموده بودند. خطاب به امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»فرمودند:

    أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي[1]

    تو برای من به منزله‌ي هارون هستی برای موسی، جز این که پیامبری پس از من نیست.

    اگر تو را الآن به جای خودم در مدینه می‌گذارم، به این خاطر است که تو وصی و جانشین من هستی؛ همان طور که موسی«سلام الله علیه» وقتی از میان بنی اسرائیل خارج می‌شد، برادرش هارون را به جای خود می‌گذاشت. امّا تنها تفاوتی که میان تو و هارون است، این است که هارون به مقام نبوّت هم رسید، امّا چون من آخرین پیامبرم، بعد از من به مقام نبوّت نخواهي رسيد.

    قبلاً هم گذشت که پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم»زمانی که به غار حرا می‌رفتند، به امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» فرمودند:

    إِنَّكَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَى مَا أَرَى إِلَّا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ وَ لَكِنَّكَ لَوَزِير[2]

    هرچه من می‌شنوم تو هم می‌شنوی. هرچه من می‌بینم، تو هم می‌بینی. تنها تفاوت من و تو این است که من پیامبرم و تو وزیر من هستی.

    همچنین در موارد متعدّدی می‌فرمودند:

    عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْه[3]

    علی از من است و من هم از او هستم.

    شبیه این جمله در مورد امام حسین«سلام الله علیه» نیز گفته شده است[4].

     

    همچنین در مورد حضرت زهرا «سلام الله علیها» هم فرمودند:

    فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي[5]

    فاطمه پاره‌ي تن من است.

    در دعای ندبه هم می‌خوانیم:

    أَنَا وَ عَلِيٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَةٍ وَ سَائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتَّى‏ .... أَنْتَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي لَحْمُكَ لَحْمِي وَ دَمُكَ دَمِي‏ .... وَ الْإِيمَانُ مُخَالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَمَا خَالَطَ لَحْمِي وَ دَمِي‏[6]

    من و علی از یک ریشه و درختیم و بقیه‌ي مردم از درختان دیگر ... (ای علی) تو برادر و وصی و وارث من هستی. گوشت تو از گوشت من و خون تو از خون من است ... و ایمان آن چنان که با گوشت و خون من آمیخته شده، با گوشت و خون تو نیز آمیخته شده است.

    قبلاً هم در مورد شخصیت امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» عرض کردم که در روایات متعددی وارد شده است که پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» و امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» از یک نور بوده‌اند تا این که به عبدالمطلب رسیدند و از آنجا به بعد از هم جدا شدند. بهترين سند براي اثبات اين حقيقت، آيه‌ي مباهله است که به آن پرداختيم.

    و تمامي آن چه ذکر شد، دلالت می‌کند که میان این دو وجود مقدّس هیچ تفاوتی نیست الاّ در نبوّت، و در بقیّه‌ي فضائل یکسان هستند.

     

     

     

    پی نوشت ها:

    [1]. الکافي، ج 8، ص 107؛ الأمالي (للصدوق)، ص 174؛ الأمالي (للطوسي)، ص 253؛ صحيح مسلم، ج 4، ص 1870؛ فضائل الصحابة، ج 2، ص 633؛ سنن الترمذي، ج 5، ص 641؛ سنن ابن ماجة، ج 1، ص 45؛ تاريخ مدينة دمشق، ج 42، ص 164؛ تاريخ بغداد، ج 10، ص 45؛ خصائص أميرالمؤمنين، ص 127.

    جهت اطلاع بيشتر از مصادر اين روايت در کتب شيعه و سنّي ن. ک: بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمّة الأطهار، ج 37، باب 53 از ابواب نصوص دال بر امامت اميرالمؤمنين، صص 254 ـ 273؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج 5، صص 132 ـ 234 و ج 16، صص 1 ـ 97 و ج 21، صص 150 ـ 220 و ج 22، صص 387 ـ 408 و ج 23، صص 60 ـ 75 و ج 30، صص 455 ـ 519.

    همچنين مرحوم مير حامد حسين ! تمامي جلد يازدهم کتاب شريف عبقات را به بحث پيرامون سند و دلالت اين حديث بر امامت اميرمؤمنان«سلام الله علیه» اختصاص داده ‌است.

    [2]. نهج البلاغة، خطبه‌ي 192، ص 301.

    [3]. الأمالي (للصدوق)، ص 9 ، 89 و 659؛ الأمالي (للمفيد)، ص 56؛ الأمالي (للطوسي)، صص 50 ، 271 و 335؛ مسند أحمد بن حنبل، ج 1، ص 231؛ صحيح البخاري، ج 2، ص 960؛ سنن الترمذي، ج 5، ص 635؛ سنن ابن ماجة، ج 1، ص 44. جهت اطلاع بيش‌تر از مصادر و نقل‌هاي مختلف اين روايت، ن. ک: إحقاق الحق و إزهاق الباطل و ملحقات آن، ج 5، صص 274 ـ 317 و ج 16، صص 136 ـ 167 و ج 21، صص 122 ـ 149 و ج 22، صص 577 ـ 587 و ج 23، صص 158 ـ 164 و ج 31، صص 86 ـ 102.

    [4]. الإرشاد في معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 127.

    [5[.الأمالي (للصدوق)، ص 104؛ الأمالي (للمفيد)، ص 259؛ الأمالي (للطوسي)، ص 24.

    [6]. إقبال الأعمال، ص 296.

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365